-
«بیتدبیری دولت یا ناکارآمدی نظام»
Posted on oktober 7th, 2012 No commentsنظام جمهوری در سالهای گذشته تلاش فراوانی جهت نفی بحران اقتصادی نموده است به صورتی که اکنون پذیرش وجود این بحران برای حاکمیت بدون هزینه نخواهد بود. آقای احمدینژاد،رئیس جمهور که با وفاق اکثریت چهرههای جناح راست حکومت و با تاییدات کامل آیتالله خامنهای در یک انتخابات مناقشه برانگیز در سال ٨٨ برای بار دوم به رئیس جمهوری انتخاب شد، در کنفرانس خبری هفتهی گذشته با رسانهها، بحران سقوط ارزش ریال را پذیرفت که از سال گذشته حدود دو سوم ارزش برابری خود در مقایسه با ارزهای دیگر را از دست داده است.؛
ایشان در این کنفرانس خبری دو عامل داخلی، و خارجی را برای آن برشمردند. از عوامل خارجی، «کاهش فروش نفت و تحریم بانک مرکزی» را نام برد و درمورد عوامل داخلی گفت: «از داخل نیز با برخی اقدامات مواجه هستیم از جمله اقدامات عملی در بازار ارز و جنگ روانی، تبلیغاتی که به همراه دشمن علیه دولت سازمان دهی شدهاست». به وجود بحران اقتصادی به صورت ضمنی بدینگونه اشاره نمودند: «پس از مساعد شدن شرایط، درباره ابعاد نبرد اقتصادی به ملت ایران توضیحاتی خواهم داد».؛
اقرار و قبول تاثیر تحریمها بر شرایط نامساعد اقتصادی از جانب آقای احمدینژاد به مذاق دفتر آیت الله خامنهای، مجلس، قوه قضائیه و سپاه پاسداران که این روزها مایل هستند دولت را مسئول تمام نابسامانیها قلمداد کنند، خوش نیامد و بدان واکنش نشان دادند. هرچند قبل از مصاحبهی احمدینژاد رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با خبر گزاری فارس، «پارهای از تصمیمات اشتباه دولت را عامل سقوط ارزش ریال برشمرده بودند» و بعد از کنفرانس خبری رئیس جمهور مصاحبهی مطبوعاتی دیگری ترتیب داند که قبل از برگزاری آن، لغو گردید. ؛
بهنظر میرسد مقابله با پذیرش تاثیر تحریمها از جانب رئیس جمهور به امامان جمعه سراسر کشور سپرده شد تا همزمان با معرفی دولت به عنوان عامل نوسانات ارزی، دولت را متهم به بیتدبیری نموده و دامان ارگانهای دیگر نظام را از ناکارآمدی بزدایند.؛
قطعا قبول تاثیر تحریمها بر «شرایط نامساعد اقتصادی» از جانب آقای احمدینژاد، به منظور حل این بحرانها نبوده است و میتوان آن را حمل بر رقابتهای گروهی تحلیل نمود. برای نمونه، اگر ایشان ازمنظریک کارشناس به موضوع مینگریستند، طبیعی است که از تاثیرمخرب تحریمها براقتصاد کشور، از سالها قبل اگاه بودهاند و میباست قبلا بدانها اشاره مینمود در حالی که تا قبل از این کنفرانس خبری، قاطعانه تاثیر تحریمها را رد و حتی در بعضی مواقع آنها را به سخره گرفته است. ایشان در سال ٩٠ در یک کنفرانس مطبوعاتی با تمسخر تحریمها را بیمعنی و بوق زدن به حساب آورد و کشورهای تحریم کننده را تهدید به مقابله به مثل نمود و در ادامه گفتند، تحریمی که کردهاند مثل آن پشهای بود که روی درخت نشست…»؛
پذیرش تاثیر منفی تحریمها بر اقتصاد کشور از جانب جمهوری اسلامی، که رهبر آن در هر مناسبتی آن را به سود کشور ارزیابی کرده است، امری ساده و معمولی نیست. ایشان در دهها سخنرانی تاثیر مثبت تحریمها را تمجید و به نفع بالندگی کشور محسوب نمودهاند. کافی است که در سایت ایشان کلمه «تحریم» را نوشت تا باسیل مطالبی روبرو شد که از بیتاثیری یا تاثیر مثبت تحریمها میگویند. دراینجا به دو نمونه ازآنها اشاره میکنم: «به برکت همان تحریمها جلوگیریها حال تهدید میکنند که ما رابطه تجاریمان را با ایران قطع مکنیم، خوب به درک قطع کنید مگر مــا بدمـــان میآید»(در دیدار با کارگران و فرهنگیان). «تحریم و محاصره اقتصادی نه فقط اثری نکرد بلکه اثر عکس کرد نیروهای درونی را به فکر واداشت و به حرکت وادار کرد»(نماز جمعه). ؛
بر همین اساس امامان جمعه ماموریت مییابند که به صورت همزمان سخنان احمدینژاد را رد نمایند و مسئول نابسامانیها را دولت و شخص رئیس دولت معرفی کنند و برعدم تاثیر تحریمها تاکید ورزند. خبرگزاری مهر در گزارش نماز جمعه مینویسد: «ائمهی سراسر کشور به سخنان احمدینژاد واکنش نشان دادند واز قول آنها میافزاید دولت نباید با فرافکنی و شانه خالی کردن از نابسامانیهای بازار ارز، تحریمها و سایر نهادهای حکومتی را مقصر جلوه دهد».؛
برای تشخیص اینکه این امامان جمعه چگونه به این یقین رسیدهاند که تحریمها تاثیر نداشتهاند، دو راه بیشتر قابل تصور نیست:؛
١- امامان جمعه میبایست به یک گزارش قابل اعتماد دست رسی داشته باشند، تا به آن استناد میکردند در حالی که تقریبا تمام گزارشات از تاثیر منفی تحریمها خبر میدهند و مسئولین رده پائین حکومت بارها به آن اذعان کردهاند. نظام جمهوری اسلامی هم جهت رفع عوارض مخرب این تحریمهای بر اقتصاد خود با گروه ۵+١ مذاکره میکند. بنابر این هیچ گزارشی قابل اعتمادی نمی تواند پایه و اساس گفتهی این امامان جمعه را ساخته باشد. البته غیرقابل تصور است که امامان جمعه خود تحقیق کرده و تمام دادههای اقتصادی وعوامل تاثیر گذار روی افزایش ارز و بحران اقتصادی را بررسی نموده و به یقین رسیده و آنگاه حکم به بیتدبیری دولت صادرنموده باشند.؛
٢- امامان جمعه از بالا دستور گرفته بودند «عدم تاثیر تحریمها» را دریافت کرده و بدون توجه به صحت و سقم ادعا، آن را بعنوان رای خود بیان نموده باشند.؛
شکی نیست که هیچکدام از این امامان جمعه اقتصاددان نیستند و آنها هم شخصا در این مورد خاص، هیچ تحقیقی انجام ندادهاند، بنابراین، سخن گفتن همزمان آنها از یک موضوع واحد، مطمئنا نمیتواند از روی تصادف اتفاق افتاده باشد. بلکه اجرای دستور مشترکی بنظر میرسد که از نهادی واحد دریافت کردهاند. باتوجه به اینکه «ستاد اقامهی نمازجمعه» زیرنظررهبری اداره میشوند میتوان آن را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، دستور رهبر جمهوری اسلامی به حساب آورد.؛
حال این نهاد رهبری چگونه به این نتیجه رسیده که تحریمها بینتیجه بوداند امری سیاسی است تا یک برآورد علمی و اقتصادی و هدف آن شانتاژ و عدم تقبل مسئولیت بحران فزایندهای است که کل نظام جمهوری اسلامی با آن روبرو است. اما با فرض قبول عدم تاثیر تحریم ها، میتوان پرسید مگر قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دردست چه کسی است، که حال این امامان جمعه وادار گشتهاند «بیتدبیری دولت» را عامل بحران اقتصادی به حساب آورند؟
حال اگر ادعای امامان جمعه «عامل تمام این بحرانها آقای احمدینژاد و دولت او هستند» را بپذیریم، باتوجه به اینکه دولت و ریاست جمهوری آقای احمدینژاد هم دستچین خود نهاد رهبر بودهاند، قطعا آقای خامنهای متهم اصلی این عدم بیکفایتی است و عامل تمام این بحرانها تصمیمات نابخردانهی ایشان میباشد و نمیتواند از زیر بار مسئولیت این نابسامانیها شانه خالی کند.؛
اکنون می توان ادعا کرد که سخنان و ادعای این امامان جمعه «عدم تاثیر تحریمها» در خوشبینانهترین حالت ناصادقانه جهت فریب افکار عمومی است و چنانکه در اکثر فرهنگها بیان هر «امر مجهول و غیر یقین» به عنوان «امر مسلم و یقین» در یک حساب ساده اجتماعی «دروغ و فریب» محسوب میگردد و طبق گفتهی خود این امامان جمعه هم، «دروغ و فریب دشمن خدا به حساب می آید».؛
در واقع این امامان جمعه ناصادقانه و طبق دستور تلاش دارند که دامان کسانی از این نظام، که مسئول و جزو حلقهی تصمیمگیران مستقیم نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سقوط ارزش پول ملی هستند را پاک کنند و تنها با اشاره به یکی ازعوامل این بحرانها (به بیتدبیری دولت) بسنده نمایند و با شکستن کاسه کوزهها سر دولت، ناکارآمدی نظام را پنهان سازند درحالی که این نتایج باید در کارنامهی نظام جمهوری اسلامی و شخص آیت الله خامنهای به عنوان رهبر نظام ثبت گردد. به طور خلاصه، وضعیت تاسف بار کنونی بیشتر از هر چیزی متاثر از تصمیمات غلط آقای خامنهای و نهادهای منتسب به ایشان است و همین دولت و ریاست جمهوری آقای احمدینژاد هم حاصل اندیشههای فاجعه بار ایشان بوده است.؛
معروف عثمانی – اوپسالا 2012-10-06
وبلاگ شخصی