• ”نظام اسیر دست فتنە گران شکست خوردە”

    Posted on december 29th, 2013 maaroufosmani No comments

    باردیگر نام و خاطرە ” اعتراضات انتخاباتی سال ٨٨ با رنگ سبزش” بە وسط رینگ سیاست داخلی ایران پاس دادە شد. البتە این یادمان اینبار نە بە وسیلە رهبران یا هواداران جنبش سبز بلکە بە وسیلە مقامات ردەبالای نظام جمهوری اسلامی منتسب بە رهبر جمهوری اسلامی بە عرصە سیاست برگشت.

    بدون شک سخن گفتن از ”اعتراضات سال ٨٨” با این وسعت از جانب منتسبان خامنەای تصادفی نیست. مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی از جملە شخص رهبر جمهوری اسلامی بارها ادعا نمودەاند کە ”فتنە ٨٨” بە وسیلە دشمنان طراحی شدە بود و با ادعای ”صلابت نظام در مقابلە با این فتنەها” سال‌ها پیش مدعی شکست جنبش سبز شدند.
    مثلا آقای خامنەای در تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۰۴در دیدار با دانشجویان استان قم : ”شواهد و قرائن فراوان اثبات می کند که حوادثی که گاه در کشور رخ می دهد از جمله حوادث سال 78 و فتنه 88، از نتایج برنامه ریزیهای میان مدت و بلندمدت دشمن است….ایشان، قضایای سال ٨٨ را تجدید حیاتی برای برنامه های دشمن دانستند و افزودند: البته آنها سعی کردند که در فتنه سال 88 با ملاحظه همه جوانب، اقدام کنند اما به فضل خدا شکست خوردند.”

    چند روز پیش وب‌سایت رهبر جمهوری اسلامی پوستری را بە نام ”نابخشودنی، پروندە فتنە ٨٨” منتشر نمود و پریروز آقای سعیدی نمایندە ولی فقیە در سپاە ”نماد سبز معترضان انتخاباتی سال ٨٨” را بە شتر عایشە در جنگ جمل تشبیە نمود. البتە آقای امامی کاشانی برای اینکە از قافلە عقب نماند ادعای مکرر چهار سال پیش را تکرار کردند:”سال ۸۸ یک لجاجت و جهالتی در داخل کشور پیش آمد و استکبار جهانی نیز پشت این لجاجت ایستاد”.

    آیا این تهدیدها، تحقیرها و توهین‌ها بە زعم مقامات نظام بر”تابوب فتنە ٨٨” تنها بە خاطر نزدیک شدن بە ٩ دیماە، روزی کە حکومت آن را آتش نشان ”فتنە” می‌نامد، است ؟ یا چشمان ضعیف ولایت‌مداران ”نیرو و پتانسیلی” نهان در درون ”تابوت فتنە” می‌بینند کە ”وحشت و خوف” خود را از آن نمی‌توانند نهان کنند؟

    از جانب برخی از مراجع تقلید و شخصیت‌های تاثیرگذار در جمهوری اسلامی فشار قابل توجهی روی آقای خامنەای است تا تکلیف رهبران نمادین جنبش سبز را مشخص کند. آقایان هاشمی رفسنجانی، و محمد خاتمی بارها بە صورت شفاف و روشن حصر رهبران جنبش سبز را نکوهش نمودەاند و امروز علی مطهری نمایندە مجلس خواهان محاکمە و دادگاهی مهدی کروبی، میرحسین کروبی و محمود احمدی‌نژاد بە خاطر وقایع سال ٨٨ گشت.

    بدون شک دولت پی‌گیر آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد طبق وعدەهای انتخاباتی حسن روحانی هستند. آقای روحانی بە خوبی درک می‌کند اگر این مهم را بە انجام نرساند باید بە روشنی توضیح دهد کە موانع چە چیزهای بودە است و چرا پیش از انتخابات چنین وعدەای را دادە ولی اکنون این وعدە محقق نشدە است.

    بە اعتقاد من از زمانی کە آقای حسن روحانی بە ریاست جمهوری انتخاب شدە است تلاش رهبر جمهوری اسلامی با فرماندهان قدرت‌مند سپاە پاسداران این بودە کە با فشار بر رهبران جنبش سبز آنها را وادار نمایند کە اگر عذر خواهی نمی‌کنند حداقل ”ادعای تقلب در انتخابات سال ٨٨” را پس بگیرند. بدون شک آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد با این امر با قاطعیت مخالفت کردەاند وگرنە مدتها بود کە رفع حصر انجام گرفتە بود.

    برای گمانە زنی در مورد آنچە اکنون در جریان است سخنان حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی کلید حل معما است.
    حسام‌الدین آشنا:” آزادی رهبران معترضان انتخابات ۸۸ از حصر خانگی به تصمیم خود آنها برای «مصالحه» و «قبول مسئولیت» بستگی دارد”.
    وی در ادامە منظور خویش را با مثال رفع حصر از آیت‌الله منتظری تکمیل می‌کند کە از جانب احمد منتظری بە صورت کامل تکذیب گشت. ایشان می‌گوید ”آیت اللە منتظری هم زمانی از حصر خانگی خارج شد که خود «قبول مسئولیت» کرد و در غیر این‌صورت همچنان در خانه خود محبوس می‌ماند”.

    بە احتمال بسیار زیاد اکنون مشاوران رهبری در مذاکرە با دولت بە این امر رضایت دادەاند کە در صورت ”تضمین سکوت” با آزادی رهبران نمادین جنبش سبز موافقت می‌شود، امری کە بە احتمال زیاد از جانب این رهبران رد شدە و یکی از دلایل اصلی عصبانیت دفتر خامنەای همین امر است. اگر ”سکوت” از جانب محصورین پذیرفتە شدە بود، توپخانە نظام با این شدت آتش تهیە نمی‌ریخت.

    فارغ از دلایل رئیس جمهور در موافقت با رفع حصر ”در صورت تضمین سکوت” اگر صورت گرفتە باشد، بە نظر می‌رسد دولت روحانی این امر را گزینە ایدەال برای خود می‌پندارد.
    بدون شک در صورت آزادی رهبران جنبش سبز و عدم سکوت آن‌ها، حمایت بخش مهمی از پشتیبانان کنونی دولت بە حمایت این رهبران از دولت بستگی خواهد داشت و دولت ناچار خواهد بود در انجام بسیاری از کارها بە نقطە نظرات آن‌ها توجە کند.
    در واقع، در صورت رفع حصر از موسوی، کروبی و رهنورد دولت با مراکز تاثیرگذار متعدد و مخالف هم دیگر در امور سیاسی روبرو خواهد شد و بعید است کە دولت این امر را بە سود خود تحلیل نماید.

    سوال اساسی اکنون این نکتە است؛ آیا آزادی رهبران جنبش سبز بە تقویت مواضع روحانی در مقابلە با تندروهای مخالف دولت وی منجر خواهد شد، یا قدرت مانور دولت ”تدبیر و امید” را کاهش خواهد داد؟

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    این هم استاتوسی است کە امروز ٣٠ دسامبر در فیسبوک نوشتم و برای صرفە جویی :) همینجا می‌گذارم تا بایک کلیک دو مطلب را بخوانید.

    لازمە سیستم دیکتاتوری عدم شفافیت است. وقتی کە سیستم حکومتی ناشفاف شد عدم صداقت، دروغگویی و فساد پشت سرهم وارد سیستم خواهند شد. در واقع سیستم ناشفاف فضای مساعدی جهت رشد و ترقی انسان‌های فاسد ایجاد، در عین حال محیط رشد و بالندگی را برای انسان‌های نخبە، صادق و درست‌کار سخت و دشوار می‌کند.

    نخست بە مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا آنهای کە از جانب رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌گردند، بنگرید‌!
    کدام یک از آن‌ها دروغ نمی‌گویند؟
    خود رهبر جمهوری اسلامی چی؟

    مدت زمان زیادی نیست کە دولت دکتر حسن روحانی زمام قوە مجریە را در دست گرفتە است. دولت وعدە دادە است کە دولت ”راستــــــــگویان” باشد. گرچە تا کنون در چند مورد سخنان دولتیان بە کلی تکذیب گشتە است (برای نمونە سخنان حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس جمهور در مورد ”شرایط رفع حصر آیت‌اللە منتظری”) اما فرض بگیریم کە تاکنون اعضای کابینە روحانی در هیچ موردی سخنان خلاف واقع برزبان نراندەاند، ولی بدون شک از گفتن واقعیات هم پرهیز کردەاند.
    برای مثال تاکنون دولتیان در مورد نقض حقوق شهروندی، اعدام‌های ضد انسانی و ”حبس و حصر شدگان” کلمەای برزبان نراندەاند کە بتوان برای آن ارزشی در راستای شفافیت سازی قائل گشت.

    آیا دولت موافق اعدام‌هاست؟ نظر دولت در مورد نقض سیستماتیک حقوق شهروندی چیست؟ رایزنی‌ها برای آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران نمادین جنبش سبز بە کجا رسیدە است؟ و دەها سوال مهم دیگر در سطح اجتماع و میان فعالین سیاسی و مدنی مطرح است اما هیچ کس نمی‌داند نظر دولت در مورد این موارد چیست!
    آقای محمد‌باقر نوبخت، سخنگوي دولت در یکی از مصاحبەهایش در مورد آزادی زندانیان سیاسی چنین گفتند: ”رفع حصر از چهره‌هاي اصلاح‌طلب و آزادي زندانيان سياسي در دستور كار دولت است اما ترجيح اين است كه اين امور در بي‌خبري و در عمل دنبال شود”.
    براستی نفع دولت ”در بی‌خبر گذاشتن مردم” و نفع مردم از ”عمل دولت” چیست؟
    آیا دولت گروەهای چریکی را سازمان دادە است تا بە زندان‌ها حملەور گردند و زندانیان را آزاد کنند؟ وگرنە چرا ”بی‌خبری؟”

    اگر دروغ را سخنان خلاف واقع‌ تعریف کنیم و اگر ”نگفتن واقعیت” دروغ‌گویی محسوب نگردد، مطمئنا ”نگفتن واقعیت” را نمی‌توان ”راست گویی و صدق گفتار” قلمداد نمود.

    دولت‌روحانی برای رضایت اربابان قدرت و عدم درگیری با گروەهای فشار ”سیاست سکوت و عدم شفافیت” را انتخاب نمودە است.
    بە نظر می‌رسد کە ”سیاست سکوت و عدم شفافیت دولت روحانی” در حالی کە تندروها و گروەهای فشار در عرصەهای سیاسی و اجتماعی یکە تازی می‌کنند، بە دولتی نالایق‌تر از دولت احمدی‌نژاد ختم خواهد شد.

  • اصلاح‌گران صلح‌طلب و سازگار با دموکراسی

    Posted on december 25th, 2013 maaroufosmani No comments

    منتشر شدە در ایران امروز

    امروز ٢٥ دسامبر سال‌روز تولد پیام‌آور صلح «عیسی مسیح» است. پیروان اندیشه‌ مسیح در گذشته‌ بنام پیام‌آورصلح دهه‌ها جنگیدند و حتی از قتل و عام همکیشان خود ابایی نداشتند، موضوعی است غیرقابل انکار برای مسیحیان امروز. اما اکنون بسیاری از شاخه‌های مسیحیت مبلغ صلح، سازگار با دموکراسی و مبادی خدمات اجتماعی هستند. این نقش مثبت در بسیاری از عرصه‌های اجتماعی جوامع مسیحی قابل روئیت هست.

    اگر روزی متولیان صاحب قدرت بنام مسیحیت، دادگاه‌های تفتیش عقاید برپا داشته‌ و سلاخی انسان‌ها برای آن‌ها به‌ راحتی آب خوردن بود، موضوعی است که‌ در جوامع مسیحی اگر به‌ فراموشی هم سپرده‌ نشده‌ باشد بی‌شک متعلق به‌ برهه‌ای از تاریخ است که‌ قضاوت و نقد تاریخی از آن دوره‌ زمانی را میطلبد.

    آیا رفتار آن روز مسیحیان با اساس و آموزه‌های مسیح همخوانی داشت یا عملکرد امروز آن‌ها جزو هنجارهای اندیشه‌ مسیح است؟ قطعا پاسخ به‌ این پرسش‌ها از نتیجه‌ تغییر «رفتارها و عملکردهای باورمندان مسیحی» برای جوامع بشری مهمتر و سودمندتر نیست. بدون شک آموزه‌هایی که‌ امروز از “مسیحیت” یا به‌ نام “مسیح” ارائه‌ می‌گردد برای بشریت سودمند‌تر و پذیرفتنی‌تر از کارنامه‌ زیانبار متولیان قرن‌های گذشته‌ این اندیشه‌ است.

    انتظار اصلاح و رفرم از مسلمانان

    گذار به‌ دموکراسی بدون مشارکت مسلمانان در پروسه‌ دموکراسی‌خواهی در جوامعی همانند ایران ممکن نیست. اما متاسفانه دموکراسی نه‌ تنها دغدغه‌ مسلمانان سنتی نیست بلکه‌ ممکن است حتس بسیاری از آن‌ها در مقابل تحولات دموکراتیک بیاستند. اگر تغییر و «سازگارشدن» را از مسلمانان خصوصا ایرانیان انتظار داشته‌ باشیم، باید به‌ حمایت هر تجدیدنظرطلبی همت بست که‌ تلاش دارد رفرم‌های اساسی در دین ایجاد نماید. نباید تغییر و اصلاح رفتار و کردار مسلمانان را غیرممکن، فریب و نیرنگ یا غیر مشروع قلمداد نمود.

    ما با تفکر و اندیشه‌ای که‌ محمد پیامبر مسلمانان پایه‌گذاری نمود، روبرو نیستیم بلکه‌ با رفتار و کردار گروه‌های مسلمان متفاوت و حتی مخالف همدیگر سروکار داریم که‌ در گذشته‌ تغییر و تحول پیدا کرده‌اند و هر کدام از آن‌ها قرائت‌های خود را از اسلام ارایه‌ می‌کنند. پس از این به‌ بعد هم تحول اساسی در دیدگاه‌ گروه‌های اسلامی دور از انتظار نیست. از میان گروهای مختلف مسلمان، تجدید نظرطلبانی ظهور خواهند نمود که‌ راه‌ مسیحی‌های رفرمیست را خواهند پیمود. آنچه‌ باید برای دموکراسی خواهان حائز اهمیت باشد تولد گروه‌ یا گروه‌های مسلمانی است که‌ خود را با آموزه‌های جوامع مدرن سازگار می‌کنند، گفتگو، تعامل و صلح را به‌ عنوان ارزش‌های بشری می‌پذیرند، به‌ قواعد دمکراسی تن ‌می‌دهند و آموزه‌های خود را با حقوق بشر سازگار می‌نمایند. چندان مهم نیست که‌ کدام گروه‌ منادی این تحول خواهد بود.

    برای من غیر مذهبی، چه‌ آموزه‌های در متون مذهبی مسلمانان وجود دارد و حکم و قضاوت این دین در مورد انسان و جوامع انسانی چیست؟ قطعا نباید به‌ اهمیت برداشت گروه‌های مختلف مسلمانان از این اندیشه‌ و رفتار و تعامل آن‌ها با دگراندیشان باشد. در واقع رفتار و کردار مسلمانان برای ما اهمیت دارد نه‌ مطالبی که‌ در متون و سنت‌های دینی آن‌ها وجود دارد.

    به‌ عبارت دیگر، دموکراسی‌خواهان باید حامی و مشوق “اصلاح‌گرانی” از مسلمانان باشند که‌ همانند باغبانی قیچی به‌ دست گرفته‌ و به‌ هرس هرآن چیزی‌ می‌پرازند که‌ غیر انسانی، ناعادلانه‌ و ناسازگار با جوامع امروزی است، حال این هرس از شاخه‌ باشد یا از بن.

    اوپسالا . معروف عثمانی
    2013-12- 25

  • گناە نسرین ستودە و جعفر پناهی چیست؟

    Posted on december 23rd, 2013 maaroufosmani No comments

    محمود علوی وزیر اطلاعات ایران در رابطه با دیدار هیئت اروپایی با جعفر پناهی و نسرین ستوده ‘به مجلس احضار شد تا بە سوالات نمایندەگان ”ملت!!!” در این ارتباط پاسخ گوید.
    انسان با شنیدن یا خواندن این مطالب از درد بر خود می‌پیچد و حسرت می‌خورد کە چە کسانی بە نمایندگی مردم سرنوشت این ملت را در دست گرفتە و وضع کنندە و ناظر بر اجرای قانون هستند!!!

    نخست از این نمایندەگان کە چهرە برخی از آنها در قضیە دریافت پول بە صورت غیر قانونی از سازمان تامین اجتماعی بە خوبی بە تصویر کشیدە شد، باید پرسید: جرم خانم نسرین ستودە و آقای جعفر پناهی چیست کە حق ندارند بە یک ملاقات معمولی با نمایندەگان اتحادیە اروپا بروند؟
    دوما، کراهت این عمل آن‌جا است کە نمایندەگان بە عنوان وضع کنندەگان قانون بە امری معترضند کە در هیچ کدام از مواد قانونی نە تنها جرم شناختە نشدە است بلکە جلوگیری از چنین ملاقات‌های تخطی از قانون و جرم آشکار است. بر این اساس نمایندەگان مجلس می‌بایست زمانی بە وزیر اطلاعات معترض می‌شدند اگر ادارە اطلاعات از ملاقات ستودە و پناهی با هیئت اروپایی جلوگیری می‌نمود.

    درواقع، تعدادی از نمایندەگان مجلس شورای اسلامی بە جای دفاع از قانون، حرمت انسان‌ها و حقوق مردم ، خود بە قانون شکن‌های تبدیل گشتەاند کە در بسیاری از جهات اعمال آن‌ها داغ ننگی هستند بر قانون و شرافت انسانی. تا زمانی کە این نمایندەگان مردم وضع کنندە و ناظر بر اجرای قانون باشند، همچنان فساد اقتصادی بیداد خواهد کرد و قانون گریزی افزایش خواهد یافت.

    تنها جرم خانم نسرین ستودە، بە عنوان وکیلی شرافت‌مند، جسور، مسئول و دل سوز دفاع از دگراندیشانی است کە تسلیم دیکتاتوری نگشتەاند. گرچە ستودە امروز از جانب این نمایندەگان متهم محسوب می‌گردد اما کارنامە وی مایە مباهات تمام کسانی است کە بە عدالت و دمکراسی عشق می‌ورزند. جعفر پناهی همچون کارگردانی ماهر، هنر دفاع از حقوق مشروع ملت را بە خوبی آموختە و در کنار مردم معترض بە دیکتاتوری ایستادە است چە این نمایندەگان بخواهند یا نخواهند.

  • خر و دست‌فروش

    Posted on december 23rd, 2013 maaroufosmani No comments

    .ترجمە شعر ” خر و دست‌فروش ”، نوشتە عبداللە پشێو . شاعر نامی کورد

    دست فروشی سوار بر خر
    راە دوری را گذاشت پشت سر
    نفسی تازە نکرد خر زیر بار
    تا رسیدند بە یک چمن زار

    خر کە چمن زار را دید
    گیاهان بی خار را دید
    نە بار، نە صاحبی نشستە برپشت
    مهمان طبیعت است در این دشت
    با عرعر، جفتک و دویدن
    گهی یورتمە گهی چریدن
    همە دنیا را غرق شادی و بهار کرد
    از قید صاحب و بار، خود را رها کرد

    شنید هیاهوی راهزنان سنگ دل
    از دور صاحب خر چابک و زبل
    فهمید گر نجنبد کارش لنگە
    غارتش بی چون و چرا، جنگە

    رو بە خر، با مهر و محبت بسیار
    گفت رفیق عزیز، دانای هوشیار
    دانی کە این صدای راهزنان است
    هیاهوی دزدان و جانیان است
    زود بیا پیش من تا بارت کنم
    ازدست جانیان رهایت کنم

    خر لبی بر گیاهان لذیذ کشید
    تبسمی کرد و قاەقاە خندید
    گفت رو بە مرد دست فروش
    صاحب عزیز یار سخت کوش

    گر توانی بر پشت خود بار زن بار مرا
    خود را نجات دە، رها کن افسار مرا

    اگر قرارە، من تنها خر باشم
    افسار بر دهن، فقط باربر باشم
    درد همان درد است، بی‌هیچ فرقی
    خر تو یا بارکش راهزن باشم

    برای ترجمە این شعر، تنها کوشش من این بود کە پیام شعر را در حد توان خود بە صورتی خوش ترکیب و خوش تلفظ ترجمە کنم و مطمئنا این ترجمە از هیچکدام از قواعد شعری پیروی نمی‌کند.

  • شکست سیاست‌های تعلیم و تربیت نظام جمهوری اسلامی

    Posted on december 11th, 2013 maaroufosmani No comments

     فارغ از اینکە جمهوری اسلامی در زمینەهای سیاسی، اقتصادی و انسانی ادعاهای گزاف و پرطمتراق دارد (١) رسالت  و هدف اصلی خود  را ” ارتقای فضایل اخلاقی و بالابردن شان و منزلت انسانی” تعریف می‌کند و ادعا می‌کند کە : ”کرامت انسان تنها در حکومت دینی و در تفکر اسلامی قابل تحقق است”
    وجود گستردە فحشا، فراوانی اعتیاد بە مواد مخدر، فسادهای افسار گسیختە میلیاردی ورشوە و اختلاس کلان درایران بە خوبی عدم توفیق نظام اسلامی را دربهسازی فرهنگی و تربیتی کە سران جمهوری اسلامی مدعی  سقوط آن در نظام پادشاهی بودند، نشان می‌دهد
    هجوم ایرنی‌ها بە صفحە بازی کن نامی و محبوب آرژانتینی لیونل مسی وهنرپیشە، مدل و مجری برنامە قرعە کشی جام  جهانی  خانم فرناندا لیما و فحاشی‌های غیر اخلاقی نسبت بە آنها هم، یا نمونە دیگری ازعدم تحقق ادعای نظام اسلامی است یا از نظر مقامات ایران، توهین و فحش بە افراد غیر مسلمان همانند مسی  و خانم لیما بد اخلاقی نیست و تکرار آن در موقعیت‌های مشابە امری پسندیدە است

    با این حال، نقش و مسئولیت حکومت در انحطاط  یا ارتقاء فرهنگی جوامع استبدای و تک صدای غیر قابل انکار است.  کنترل حکومت بر آموزش و پرورش، رسانەهای جمعی، و نظارت بر هر محفل فرهنگی، ادبی، علمی و جلو گیری از فعالیت نهادهای مدنی بە بهانە تعلیم و تربیت سالم ادعای نیست کە حکومت آن را رد نماید

     نظام حاکم  بە بهانە جلو گیری از نشر اندیشەهای  انحرافی، بسیاری از هنرمندان، ادیبان و روشنفکران ایرانی را عملا از صحنە فرهنگی، سیاسی و اجتماعی محروم نمودە است با استدلال مبارزە با تهاجم فرهنگی ارتباط روشنفکران  این مرزوبوم را با مردم قطع و عملا هرنوشتە و گفتار تاریخی، هنری، اجتماعی و دینی را سانسور می‌کند و  جالب آنکە حتی در سانسور برنامە رییس جمهور هم تردید بە خود راە نمی‌دهد

    استدلال حکومت و مبلغان سانسور این است کە این اندیشەها و اعمال از نظر فرهنگی و تربیتی روی مردمی کە لابد آگاهی ندارند تاثیر سوء می‌گذارد یا بە قول خودشان جامعە را بە ابتذال می‌کشد! حکومت خود را متولی فرهنگ، تربیت و محافظ اخلاق مردم معرفی می‌کند تا همچنانکە ادعا می‌کنند از انحطاط اخلاقی جامعە جلو گیری کنند

    حال باید ازعلمای حکومتی و از حکومت فقها پرسید، آیا آمار فحشا، اعتیاد، فساد و اختلاس حاکی از انحطاط اخلاقی نیست؟ توهین‌ بە دیگران را دون شان انسان، بی ادبی و کم فرهنگی نمی‌دانید؟
    اگرهست و میدانید، مگر خود نظام ادعا نمی‌کند کە حکومت اسلامی  نگهبان و حافظ فرهنگ و اخلاق است وبا اتکا بە تعالیم  دینی جامعە را ارشاد و معضل‌های فرهنگی و اجتماعی را درمان می‌کند؟ پس با وجود این دادەها و نتایج سانسور، کنترل ونظارت اجتماعی و فرهنگی نظام  نە تنها هیچ توفیقی نداشتە است بلکە در سقوط اخلاقی جامعە تاثیرگذار بودە است

     علمای علوم تربیتی و جامعە شناسی تاکید می‌کنند کە بزرگ سالان هنگامی کە با کودکانشان بە برنامەهای تلویزیونی و ویدیویی نگاە می‌کنند، سن و روحیات بچەها را مد نظر داشتە باشند، کتاب و نوشتار گروە سنی  آنها را در اختیارشان بگذارند و در سخن گفتن حضور آنها را مراعات کنند. حال، سخنان ”منافق باید اعدام گردد”، ”مرگ بر آمریکا” و ”اسرائیل باید نابود شود” در فرهنگ نوشتاری و گفتاری حکومت حداقل تا کنون از بسم‌اللە واجب‌تر بودە است. یعنی کودک آن را بە عنوان ارزش و هنجارمی‌پذیرد. آیا اگر کسی برای دیگران آرزوی مرگ  کند ، شخصی  خود را متعهد بە نابودی مردمان یک کشور بداند و انسانی کە بە خاطر ادعای تقلب هم وطن خود را منافق و لایق اعدام بخواند، از فحش ناموسی بە یکی از استورەهای فوتبال جهان کە مسلمان نیست، ابا خواهد داشت، از خار شمردن دیگران می‌پرهیزد؟

     کمتربرنامە تلویزیونی در جهان وجود دارد کە بە اندازە تهمت‌های حسین شریعتمداری با کرامت و نزاکت انسانی در ستیز واز نظر تربیتی برای خردسالان بد آموزی داشتە باشد. اکنون علاوە بر کیهان و صدا و سیما، فضای دانشگاە را هم در اختیارش گذاشتەاند!!  ٣٤ سال پخش عمومی سخنان آیت‌اللە جنتی دلباختە اعدام و گفتەهای علامە مصباح یزدی کە علما را چوپان مردم می‌خواند و رهنمودهای شخص رهبر جمهوری اسلامی کە در توهین و تنفرپراکنی تبحر دارد،  شرافت انسانی را جریحەدار،  کرامت و هنجارهای انسانی را می‌آزارند و آنگاە انتظار می‌رود کە کسی بە تماشای صحنەهای اعدام نرود و شخصی عمل غیر اخلاقی را در شبکەهای اجتماعی مرتکب نشود؟

    نظام و حکومتی کە ”دار زدن انسان را در خیابان”  کار فرهنگی و تربیتی بنامد، مرگ براین و آن ، ستیز با دیگران و حذف رقیب و مخالف را قانونی  کند، رهبرش علنا بە کشورهای دیگر ناسزا بگوید  ، رئیس جمهور سابقش مخالفان خود را ویروس بنامد، علمایش با بی نزاکتی در مورد اندیشەهای دیگر سخن بگویند و مرجع تقلید علنا از رفع فیلترینگ شبکەهای اجتماعی ابراز نگرانی کند، رادیو و تلویزیونش در توهین و ناسزاگوئی حد نگه ندارد، روشنفکرش چپ و راست از فرهنگ برتر و تمدن آریایی بنویسد، کدام هنجار مردمش را از انحطاط فرهنگی و اخلاقی حفظ کند و از سرگردانی برهاند، شما بگوئید کدام هنجار؟

    ________________________
    ١- (هرچند آمارها خود حکومت هم خلاف آن را می‌گویند. برای نمونە بە آمارهای مجلس شورای اسلامی یا سازمان شفافیت بین المللی مراجعە کنید)

    معروف عثمانی اوپسالا
    2013-12-09

Skapa din egna professionella hemsida med inbyggd blogg på N.nu