-
وزنەای برای تغییر و دریچەای برای اعتراض
Posted on mars 13th, 2012 No commentsمعروف عثمانی
iran-emrooz.net | Tue, 13.03.2012, 0:58”پروسە انتخابات” ازمنظر مخالفان
برای شناخت و تشخیص نظر اپوزسیون ج.ا. ایران در مورد ‘پروسە انتخابات’ ابتدا باید دیدگاه آنها را در مورد این پروسە، بە طیفهای متفاوت ومختلف تقسیم کرد. هرچند بسیار سخت است کە ازچند وچون اعتقاد متفاوت و گاهن متناقض مخالفان رنگارنگ حکومت بە ‘انتخابات’ سخن گفت. اماانچە مشخص است بخشهای ازاپوزسیون، حکومت ج.ا. ایران را نظامی دیکتاتور و خودکامە میدانند کە درطول حیات خود با قتلها، ترورها، ستمها وسرکوبهای کە انجام دادەاست نهتنها مشروعیت خود را از دست دادە، بلکە سران حکومت ان باید بعنوان جانیان وناقضان حقوق بشرمورد پیگرد بین المللی قرارگیرند وهر مصالحەای را باحکومت سازش وحتا شرکت در انتخابات را بە هر منظوری خیانت قلمداد میکنند و بنظر نمیرسد کە ‘انتخابات’ را بە عنوان مرجع داوری میان خود و جمهوری اسلامی بپذیرند. یا حتا حاضر باشند بعنوان یک تاکتیک برای گسترش اعتراضات قدم در وادی انتخاباتی نهند کە جمهوری اسلامی انرا برگزار میکند.
طیف دیگر اپوزسیون مانند گروههای درون جنبش سبز، جمهوری خواهان، تعدادی از گروههای چپ و سوسیال دمکراتها، اکثر احزاب کرد و تعدادی ازسلطنت طلبان باوجود اختلافات عمیق دراستراتژی و تاکتیکها، در مجموع آنها هم جمهوری اسلامی را حکومتی ستمگر و دیکتاتور میدانند و معتقدند کە حکومت بااستفادە از زور و قوە قهریە بر مملکت حکومت میکند و انها را ناعادلانە از حق مشارکت در قدرت محروم کردەاست. بیشترانها ادعا میکنند کە بە ‘پروسە انتخابات’ بعنوان تنها معیار و وسیلە سنجش اعتماد مردم و مشرعیت بخش بە حکومت اعتقاد دارند و خواهان تن دادن حاکمان جمهوری اسلامی بە یک انتخابات آزاد تحت نظارت سازمانهای جهانی برای عبوراز موقعیت کنونی هستند و حاضرند در یک پروسە مصالحە با حکومت وارد مذاکرە شوند و ادعا میکنند کە آنها خواهان شرکت درانتخابات هستند. ولی جمهوری اسلامی ناعادلانە با سبعیت از شرکت انها در انتخابات جلوگیری میکند. هرچند جمهوری اسلامی در جواب انها ادعا میکند کە انها بە بیگانگان وابستە هستند و خواهان انجام پروسە انقلاب رنگی و سرنگونی نظام، کە خواستی صهیونیستی وامریکائی است، هستند. اتهام وابستگی بە دول خارجی بشدت از جانب همە انها رد میشود، ولی تعدادی از انها مانند احزاب کرد، علنن خواهان سرنگونی نظام هستند و از گفتن آن هم ابائی ندارند. در اتفاقی نادر، اکثرقریب بە اتفاق گروههای اپوزسیون وطیفهای عمدە جنبش سبز مانند اصلاح طلبان، ملی مذهبیها ونهضت آزادی با اعلام عدم شرکت در انتخابات دورە نهم مجلس شورای اسلامی در ١٢ اسفند سال ١٣٣٩٠ بدون مذاکرە و در تلاشی گستردە اما نا هماهنگ، سعی نمودند کە با تحریم انتخابات و خانە نشین کردن مردم، مشروعیت حکومت را زیر سوال برند. تلاشی کە بە زعم تعدادی با اینهمە مدعی ریز ودرشت بسیار کم اثر بود و حتا بەاندازە مشارکت اقای خاتمی در فضای مجازی و رسانەای انعکاس نداشت. ولی جمهوری اسلامی با در دست داشتن امکانات تبلیغاتی، لوازم تطمیع ، ایجاد حساسیتهای گوناگون، ترس ازتنبیە و بسیاری ازعوامل دیگر کە میتواند باعث شرکت بیشتر مردم در انتخابات گردد، ادعا نمود کە در حدود شصت و پنج(١) درصد مردم را بە پای صندوقهای رای کشاندە است. ادعای کەاز طرف همەی مخالفین و منتقدین غیرواقعی(٢) تلقی شد.
حاکمیت در طول این ٣٣ سال بخوبی تمامی ریزەکاریهای خنثی سازی تحریم را قبل و بعد از انتخابات اموختە و با زیرکی و ترفندهای گوناگون در زمینی کە خوداراستە ، مخالفین را با ناکامی مواجە میکند و با ارائە ی مستندات وبا نشان دادن تصاویرشرکت کنندەگان (٣) بصورت متوالی و درزمانهای متفاوت مشروعیت خود را بە نمایش میگذارد.از طرف دیگر بدون احتساب اندازە اعتماد مردم بە مخالفان و بدون در نظر گرفتن پراکندگی مخالفان و خواستهای متفاوت و تاکتیکهای حتا متناقض و اختلافات شدید بعضی از انها با هم ، کە بصورت بسیار جدی باعث عملکرد ضعیف انها شدەاست، باید در نظر داشت کە انان برای عملیاتی کردن تحریم از موقعیت و امکان سخن گفتن با مردم محرومند و این یکی از مهمترین فاکتورهای فراگیر نشدن تحریم در بین مردمی است کە قرار است در انتخابات شرکت کنند یا بە تحریم بپیوندند. با توجە بە اینکە حاکمیت کلیە رسانەهای جمعی را در انحصار خود دارد، مطمئنن اگرتحریم انعکاسی هم داشتە باشد بە نالەی بچە اهوی در مقابل غرش شیری شبیە است واین فضا را برای یک فعال مخالف در داخل ناجوانمردانە مایوس کنندە، میکند.
علل ناکارآمدی ‘تحریم انتخابات’
یک واقعیت انکارناپذیر است کە درطول بیش از سی سال تحریم انتخابات از جانب مخالفین این تاکتیک عملن نە کمکی بەایجاد بسترهای مبارزە منفی کردە و نە برای مخالفین مستمسکی قابل اعتنا داشتەاست کە در کارزار مبارزاتی خود علیە حاکمیت از آن سود برند. بعلت تکرار و تداوم تقریبن همیشگی تحریم، این عمل بیشتر بە سنتی خنثی تبدیل شدەاست و گوئی کسی انتظارهیچ نتایجی از آن را ندارد.
این موضوع را از زاویەهای دیگری هم میتوان مورد بررسی قراراداد کە هریک فاکتورهای خوبی دال براشتباه بودن اتخاذ این تاکتیک هستند. نخست باید فضای واقعی و اولویتهای زندگی مردم عادی داخل کە قراراست در انتخابات شرکت یا انرا تحریم نمایند، مورد توجە قرارداد. بقول آقای حسین قاضیان، یک انسان عادی درزندگی واقعیش، جهان پیرامونش را مانند یک نخبە، سیاسی نمیبیند، زندگی و تلاش او در عرصە اجتماعی عینی و تصمیمات او بر مبنای خواستەهای روزانەاش گرفتە میشود و اولویتهای او کنار آمدن با پیچ و خمهای زندگی عادی روزانەاش است. نقل بە مظمون.
جواب بە سوال کسی کە در داخل زندگی میکند و میپرسد: ”آیا فرقی بین خاتمی و احمدی نژاد یا مجلس ششم و مجلس هشتم نیست؟ آیا تفاوتی بین علی مطهری و کوچکزادە و روح اللە حسینیان وجود ندارد، ” بسیار سخت است. هرگز از تو نخواهد پذیرفت اگرجواب دهی، فرقی نیست یا اگرفرقی هم باشد از دست اوکاری ساختەنیست. او به صورت عینی میبیند کە آستینهای روحاللە حسنیان هنوز خونآلود است و غلاف چاقوی جنایت پیشگیش از روی اجبار است و با این استدلال اگر از مطهری کاری هم ساختە نیست حداقل فریاد کە میزند و جانی نیست، برگ رای را درون صندوقی کە من و شما بە خالی بودن آن امید بستەایم، میاندازد. تازە باید سپاسگزار باشیم اگر محکوممان نکند کە تحریم من و تو آقای احمدینژاد را بجای خاتمی نشاند و مجالس هفت و هشت را بە جای مجلس ششم.
انتخابات یکی از شاخصهای دمکراسی است اما در مبارزات سیاسی و مدنی تصمیم شرکت یا تحریم آن، تنها یک تاکتیک است. تغییر تاکتیک نە مشروعیت مبارزە بدون خشونت را زیر سوال میبرد و نە خطوط و مرزهای اعتقادی مخالفین را با حاکمیت بهم میریزد. چنانکە ذکر شد به صورت فعلی، برگزاری انتخابات هیچ مشروعیتی بە نظام جمهوراسلامی نمیبخشد اما سلاحی است کە حکومت از آن بنحو احسن جهت تزریق مشروعیت سود میبرد و از آن برای انسجام و تقویت روحیە نیروهای خود، و القای شکست مخالفین استفادە میکند. با برنامە ریزی و فکر جمعی باید آن را خنثی و حتا بر ضد او تبدیل کرد. اگربە سخنان جدید آقای خامنەای توجە کنیم، این موضوع بە روشنی قابل لمس است. ایت اللە خامنەای: ”مردم در انتخابات دوازدە اسفند و در عرصه رویارویی با جبهه مخالفان، قدرت ناشی از ایمان و بصیرت خود را به میدان آوردند و با این حرکت عظیم ، طراحیهای چندین ماهه معاندان را برای انتخاباتی بی رونق، نقش بر آب کردند.” پ.ن.قول.
میتوان کارزار مدنی را با توجە بە توانائیها بە هر نقطەای گسترش داد. چە دلیلی وجود دارد کە مخالفان در مناسبتهای حکومتی حضور نیابند؟ هرگاه هزار نفر در یک تجمع حکومتی، بە صوت و کف زدن روی بیاورند، مطمئنن دیگر شرکت کنندگان هم کە بە اجبار یا بخاطر موقعیتهای اداری در آن شرکت میکنند، همراهی خواهند کرد. باید عرصە انتخابات و مناسک حکومتی کە پاشنە اشیل نظامند، را با اشتراک مساعی و سازماندهی و ابداع شیوەهای نو اعتراضات از حکومت گرفت. کافی است کە معترضان یک تجمع حکومتی را بهم بریزند تا این امکان را از حکومت بگیرند و دیگر شاهد ادعاهای پر طمطراق آقای خامنەای نباشیم.
انتخابات روزنە مناسب برای سازماندهی مخالفتهاست نە موقعیتی برای فرصت سوزی؛
انتخابات موقعیت مناسبی است و نباید از فعل و انفعالات، بحثهای و موقعیتها کە در کوران انتخابات صورت میپذیرند، بە آسانی گذشت و با یک ‘تحریم’ بە حاکمیت سپرد. منظور این نیست کە در جریان یک انتخابات لزومن میتوان حکومت را وادار بە عقب نشینی کرد، یا مهندسی آرا را درهم شکست. بلکە از حداقل هم نباید چشم پوشید. میتوان از آن برای از عمق بە سطح آوردن مطالبات و شناسائی نیروهای فعال و اگاه بهرە جست. بعلت انبوه دفاتر و تجمعات انتخاباتی عملن کنترل نیروهای حکومت بر اوضاع تضعیف میگردد. تجربەی فعالین دوران انتخابات و شواهد و قرائن گویای اینست کە در زمان انتخابات فضای کلی جامعە با نشاط ، جو سیاسی ملتهب ، تبادل فکر و اندیشە و اطلاعات مناسب، ارتباط فعالین سیاسی و اجتماعی با مردم عادی ازهرزمانی بیشتر است. این موارد و مسائل دیگری کە مخصوص دوران انتخابات است شور، هیجان، امید و موقعیتی فراهم میکند کە کنترل دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی را بنحو بسیار محسوسی کاهش میدهد، و شرایط را برای نیروهای مخالف مساعد سازماندهی میکند.
جبهە معترضان و مکراسی خواهان میتوانند با تحقیق و بررسی فضای عینی داخل کشور، با تجدید نظر و تغییر در نگرش، و با تبیین واقعیتهای و با برنامە ریزی مجدد بە تغییر تاکتیک دست بزنند. تا انتخابات ریاست جمهوری فرصت تقریبن کمی برای هماهنگیها و عملیاتی کردن هر نوع پروژەای جز تحریم باقی است. ازهم اکنون میتوان بە افراد نخبە ومحبوب درداخل کشور اهتمام داد و اعتماد بیشتری نمود. با ایجاد فضای مساعد برای گام گذاشتن انها در انتخابات، امید داشت کە انها توانائی باز کردن نسبی فضای بستە کنونی و عقب راندن باندهای قدرت کە با اعمال پوپولیستی بە نفوذ میان اقشار مردم چشم دوختەاند، را دارند.
اما تحریم انتخابات از جانب گروههای دارای نفوذ، دعوت زندانیان سایسی یا رهبران نمادین جنبش سبز، آنها را با تردیدهای اخلاقی کاندید شدن مواجە میکند و این عرصە را از آنها میگیرد. از فضای قبل از ثبت نام کاندیداتوری تا مرحلە حذف بوسیلە شورای نگهبان، باید حداکثر استفادە را کرد. طبیعی است کە توان ایجاد هستەها در اطراف کاندیدها وجود دارد و میتوان این هستەها را بە حداقلهای انسجام رساند و این در نبود تشکلها، اصلی بسیار مهم است.
باید هدف از شرکت در انتخابات را عزم و ارادە جمعی برای بازپس گیری اصل ”پروسە انتخابات” از حاکمیت قلمداد و تعریف نمود، نە شرکت در نمایش تایید حکومت. بنابر این در مرحلە اول باید شورای نگهبان و نظارت استصوابی را نشانە گرفت. با ایجاد فضای مناسب، هزینە هر حذفی را بالا برد و عملن شورای نگهبان را بە چالش کشید. در ابتدا باید با تغییر در راهبرد از تمرکز حول افراد خوشنامی مانند اقای عبداللە نوری یا آقای خاتمی، شیوەای کە تاکنون اصلاحطلبان بدان دست میزدند، خودداری کرد و فضا را بە نوعی دیگر کە برای نیروهای حاکمیت غیرقابل پیشبینی باشد، رقم زد. درهر مرحلەای میتوان بە اعتلاف اندیشید. اما تعدد کاندیدها و گفتگوی آنها با مردم، تیغ اختناق را کندتر میکند. نباید از مطرح شدن خواستهای واقعی گروههای مردم بوسیلە کاندیدها هراس داشت، برعکس؛ باید از طرح خواستها بصورت منطقی و معقول پشتیبانی نمود. عدم توجە بە خواستهای قومی، مذهبی، صنفی و جنسیتی مشروع گروههای مردم، جدا ازاینکە عملی اقتدارگرایانە است، یکی از دلایل عمدە توقف جنبش سبز هم بود. عملن این خواستها در سطح جامعە مطرحند و با پرهیزاز گفتگو یا عدم توجە بە انها، هیچ مشکلی حل نمیشود. پشتیبانی از انها در درازمدت هم بنفع جنبش دمکراسی خواهی و گام مهمی برای تغییر در توازون قواست و فاکتورمهمی برای گفتگو و همدلی و هماهنگی نیروهای فعال در سطح جامعە.
بنابرهمە شواهد و قرائن سە دهە گذشتە و استدلالهای کە در بخش اول این نوشتە(٥) بدان اشارە شد، نهادهای انتخابی و پروسە انتخابات از سوی باندهای قدرت ولایت فقیە در معرض تهاجم واقعی هستند. بیتدبیری و بیمسئولیتی جنبش دمکراسیخواهی در قبال آنها، خسارات جبران ناپذیری بە منافع ملی، جامعە مدنی و جنبش اعتراضی مردم ایران وارد میکند. در سقوط بە استبداد هیچ عمقی را نمیتوان ترسیم کرد و خطا است اگر آنچە امروز موجود است را عمق استبداد بپنداریم. اگر آلترناتیو استبداد برای بعد از خاتمی احمدینژاد بود، گزینە بعدی او میتواند پولپوتی دیگر در این سرزمین باشد. مبارزە مدنی و بدون خشونت تنها راه نیست اما با توجە بە گذشتە و کارنامە موجود، تنها رویکردی است کە مردم بصورت گستردە بدان اقبال نشان دادەاند و انتخابات یکی از این صحنەهای کارزار مدنی است کە مردم در آن خوش درخشیدەاند. نباید بیهودە این سلاح را وانهاد و از آن بهرە نبرد. اگرجعل، تقلب و نیرنگ سلاح حاکمیت علیە رای و خواست مردم در انتخابات ٨٨ بود، درانتخاباتی دیگر اگر مردم بدان اقبال گستردە نشان دهند، در صورت تکرار، برای حاکمیت خانمانسوز خواهد بود. البتە این بە ارادە، توانائی و برنامەریزی سران جنبش اعتراضی و در کل توازون نیروها بستگی دارد. نباید فراموش کرد کە جنبش اعتراضی مردم رومانی علیە چائوشسکو در پی وقوع یک واقعە بروز کرد و در عرض یک هفتە پیروزشد. (٦)
تردیدی نیست کە دیکتاتورترین حکومتها مجبور بە زانو زدن در مقابل جنبشهای مردمی هستند و این توازن قواست کە زمان مرگ دیکتاتورها را در صورت نشنیدن صدای ملت رقم میزند. هدف این نوشتە هم ایجاد بحث و گمانە زنی برای یافتن روزنەای جهت برهم زدن توازون قوا ست. انتظار و ادعای این نیست کە آنچە در این نوشتە گنجانیدە شدە، منطقی و عملی تلقی شود. بلکە این نوشتە در پی گمانە زنی برای یافتن روزنەای هرچندکوچک، جهت تاثیرگذاری روی سرعت و پیچ و خم اتفاقاتی است کە واقع میشوند. در زمانی کە تهدید جنگ و پتک تحریم و سایە شوم استبداد دینی رمق امید را کم سو نمودە ، باید راهی جست و برای برون رفت از این سکون، سنت شکنی راحرام نپنداریم و سنت شکنان رامصلوب نکنیم.
معروف عثمانی – اوپسالا ١٢-٠٣-٢٠١٢
________________
پاورقی۱. http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1550590
٢- چمران نیوز
٣- بعلت نبود هیچ ناظرو خبرنگارمستقل، کسی نمیتواند ادعا کذب بودن انها راثابت، یا بدلیل نبود رسانە مستقل در صورت اثبات هم بە گوش مردم برساند.
۴. بی بی سی: برنامۀ پرسش و پاسخ ویژۀ انتخابات
۵. http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/36038/
۶- سخنان یکی از دنشجویان مبارز رومانی در غلبە بر ترس، برایم بسیار جالب بود :” تانکها در خيابان بودند ، کمونيستها و پليس در خيابان بودند ، ما از آنها مي ترسيديم ، ما از آنها نفرت داشتيم اما قدرت حرکت نداشتيم. آن روز موعود که رسيد، بدون هيچ اتفاق خاصي ما ديگر از آنها نمي ترسيديم، هيچکس از آنها نمي ترسيد يک احساس شجاعت همه گير متولد گرديده بود. همه چيز يک لحظه بود، ما به تانکها حمله کرديم، آنها تسليم شدند. من نمي توانم براي شما توضيح دهم که آنجا چه اتفاقي افتاد….”
http://www.jamejamonline.ir/printable.aspx?newsnum=100862879577Leave a reply