• ایران تجزیە نمیشود اگر تقسیم قدرت عادلانە باشد

    Posted on april 21st, 2012 maaroufosmani No comments
    اقای گنجی در مقالات متعدد منجملە مقالە بنام ‘پیامدهای تجزیە طلبی در ایران’ بە خطر’تجزیە’ ایران اشارە میکنند و پیشنهاد میکند کە برای جلو گیری از این رویداد تنها باید بە گذار بە دمکراسی بە صورت مسالمت امیزروی اورد… بگذریم از اینکە چە فاجعەای روی میدهد زمانی کە یک فعال حقوق بشر و روشنگر عرصە عمومی، همچون یک ناسیونالیست سخن میگوید و برای اثبات گفتەهایش بە ناسیونالیزم متوسل می شود. البتە این بخود ایشان مربوط است. برای من مایە تاسف و تاسف بارتر اینست کە اقای گنجی در این مقالە حتا کلمەای  در ضرورت رفع ستم و تبعیض زدائی سخن نمیگویند وچە بسا بە ان معتقد نباشد و دست یابی بە حکومت اکثریت(پلورالیسم) را کافی بدانند. در حالی کە درحکومتهای دمکرات و برمبنای انتخابات ازاد هم محتمل است کە گروهی زبانی یا دینی کە در اقلیت هستند از تمام امکانات زندگی محروم کرد یا همە را قتل و عام نمود. همچناکە این فرضیە در مورد بهائیان اکنون اجرا میشود و دست کمی از پاکسازی مذهبی ندارد، یا انچە در ترکیە روی میدهد، نقض کامل حقوق بشر است در حالی کە دولت اکثریت بر مسند قدرت است

    در این مقالە اقای گنجی مشخص میکنند کەمهمترین دلیل ایشان برای انتخاب شیوەی مسالمت امیز جهت گذار بە دمکراسی، خطر تجزیە کشور است. یعنی رضایت بە بقای نظام ولایت فقیە بر کوشش برای دمکراسی ارجع است اگر خطر تجزیە کشور وجود داشتە باشد

    در اینکە بهترین روش گذار بە دمکراسی، مبارزە بدون خشونت است، شکی وجود ندارد.(هرچند شیوەی مسالمت امیز گذار یکی از شیوەهای عدم خشونت است.) اما انتخاب مبارزە بدون خشونت بعنوان تاکتیکی جهت جلوگیری از رسیدن ملیتها / اقوام بە خواستەهایشان، انهم با رای بە بقا حاکمیت فعلی، بە مثابە برنامە ریزی برای تداوم نقض حقوق بشر قلمداد میگردد. منظور من درستی حملە خارجی نیست،  بلکە نقد شیوەی استدلالی ایشان در مخالفت با این احتمال است. البتە بدون ارائە این منطق اشتباه، بە هزاران دلیل دیگر هم میتوان حملە هرکشوری را زیانبار و بی منطق نشان داد و با ان مخالفت نمود. اما من فکر میکنم کەایشان با این استدلال، در نظر دارداحساسات مردم راتحریک کندو بە گروههای سیاسی هشدار دهد کە چە خطری در کمین است.  پیشنهاد تاکتیکی میکند کە ملیتهای ایرانی نتوانند خواستەهای خود را مطرح نمایند و تبعیض و نابرابری  همچنان تداوم داشتە باشد. اگر غیر  از این بود ، جملەای در ضرورت تبعیض زدائی مرقوم میفرمودند.  بنابر این خواستە یا ناخواستە نتایج این هشدارها، ایجاد سٶظن بین گروههای مردم است

    در این مقالە، اقای گنجی یک راست رفتەاند سر اصل مطلب واز دغدغەها و منافع احتمالی گروە قومی خویش سخن گفتە اند. (این شفافیت جای تشکر دارد.) شیوەی استدلالی ایشان در این مقالە بە سخنان گنجی شبیە نیست،  هیچکس در این گیتی و در هیچ مقطعی بە این شیویە استدلالی روی نیاوردە است، مگر دارودستە احسان قانعی فرد کە معتقدند هرکسی راضی نیست پاسپورت بگیرد و خاک کشور را ترک کند                                                                                                                                                                                            گنجی برای مرزها خطهای میکشد و برای ان تاریخی متصور میگردد و انرا ارزش قلمداد میکند، بدون انکە بررسی کند وبگوید کە در درون این مرزها و در گذر این تاریخ چە  فجایعی روی دادە است .مشخص نمیکند چرا حفظ این مرزها ، این بافت و این باهم زیستن باید ارزش قلمداد گردد. نمیدانم این ملیتها / قومیتها از قدرت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی چە بهرەای بردەاند و چرا و با کدام منطق و طبق کدام محاسبە سود و زیان باید بە تداوم این نوع زیستن رضایت بدهند؟

    بە یک مورد از استدلالهای اقای گنجی توجە کنید: ”یکم- وقتی فردی تابعیت کشوری را ترک گفته و شهروند کشور دیگری می شود،”چیزی” با خود نمی برد (به جز هزینه هایی که صرف آموزش و پرورش او شده و وی را به سرمایه تبدیل کرده است)، اما وقتی اقلیتی تابعیت سیاسی کشوری را ترک گفته و کشور را تجزیه می کنند، بخشی از خاک آن کشور را با خود می برد. پ.ن قول

    این شیوە نگارش  هم بسیار جالب است. اقای گنجی ، بدون استثنا از کلمە نگاتیو، تجزیە استفادە میکند و جملات را بنوعی میپیچاند کە  کلمە ‘استقلال’ را بکار نبرد، همانند نظریە گذار مسالمت امیز بە دمکراسی برایش نقشە میکشد و تا اخر مقالە این کلمە را سانسور میکند. بە یک نمونە  بالا توجە کنید؛ مثلن حق بود کە میگفت، اگر اقلیتی یا ملیتی( البتە با کلمە ملیت هم دشمنی دارند) در بخشی از خاک کشور اعلام استقلال کنند…. اما جملە را میچرخاند کە بە کلمە ‘استقلال’ نرسد و کلمە نگاتیو انرا بکار میبرد.  البتە اخرش من نفهمیدم ، چرابخشی از خاک کشور را میبرند؟ نمیگوید بخشهای دیگراز خاک کشور را واگذار میکنند. در صورت درست بودن گزینەی وی گزینەی دومی هم صحیح است، هرچند من هردو را اشتباە میدانم
    بگذریم. اقای گنجی عزیز! استقلال طلبی و بقول شما تجزیە طلبی نە پدیدەی امروزی است و نە مختص ایران، نە ارزش است و نە ضد ارزش. در اقصا نقاط جهان روی دادە و متاسفانە با این نوع تدبیرهای شما هم از این پدیدە جلو گیری نمیشود هیچ، بلکە برتعداد تجزیە طلبان/ استقلالخواهان افزودە می شود. یک روشنگر عرصە عمومی لازم است از تئوری رفع   تبعیض وستم و عدالت پروری سخن بگوید . از ارزش جهانی اعلامیە حقوق بشر سخن براند نە تعصبات کور ناسیونالیستی را دستاویز قرار دهد و گروههای مردم را نسبت بە نیات هم بد بین کند

    نکتەای دیگر کە باید بە ان اشارە نمود اینست کە، اصل گذار بە دمکراسی واقع نمیشود مگر ملیتهای ایرانی همصدا و همدل در راه دست یابی بە مدل دلخواه خود تلاش کنند و نتیجە این تلاش رفع همە تبعیضها و بنا نهادن ازادانە اجتماعی عادلانە بر مبنای تقسیم  قدرت سیاسی بین مشترکین باشد و هیچ اکثریت و اقلیتی  ارزشهای خود بر دیگری تحمیل نکند.  گذار بە دمکراسی زمانی صورت میگیرد کە ملیتها در سنجش سود وزیان وهزینەها احساس کنند، بە خواستەهایشان میرسند و زمانی کە شما برای خنثا سازی خواستهای احتمالی انها تاکیک   مشخصی را انتخاب میکنید، مطمئنن در میان انها تبدیل بە واکنشی منفی خواهد شد و در هیچ پروسەای همگام شما نخواهند بود و این گذار مسالمت امیز رخ نخواهد داد و خطر تجزیە طلبی هم از بین نخواهد رفت
    گوئی عمدی در کار است کە قومیتها را برنجانند و انانی را کە خواهان زندگی مسالمت امیز اما بدون تبعیض ملیتهای ایرانی هستند را در میان قومیتها و ملیتها غیر واقع بین نشان دهند و خواستگاه استقلال طلبان را در میان تودەهای مردم ستم دیدەی قومی و ملیتی بگسترانند
    البتە اقای گنجی در این مقالە همان سخنان قبلی را تکرار کردەاند کە من دو مقالە ایشان را نقد کردەام در این ادرس
    http://politic.iran-emrooz.net/index.php?%2Fpolitic%2Fmore%2F33525%2F،
    مقالە اقای گنجی در لینک پائین
    http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2012/04/post-113.html

    Leave a reply

Skapa din egna professionella hemsida med inbyggd blogg på N.nu