• تجزیە طلبی یا استقلال خواهی!؟

    Posted on juni 5th, 2012 maaroufosmani No comments
    نە استقلال خواهی پدیدەای امروزی است و نە تجزیە طلبی رویدادی مختص دوران ما، هر دو واژە همسان مرزها پیرند
    تجزیە طلبی کلمەای منفی و واژەای شبیە بە اتهام است کە بیشتر از جانب قدرت سیاسی یا معتقدان بە چهارچوب مرزهای مشخص علیە مخالفان یا استقلال طلبان بکار بردە میشود. شاید بتوان گفت کە، تجزیە برای مردمان یک کشور همیشە حکم جدا شدن یک بخش از بدن را داشتە و کمتر قدرت سیاسی در جهان بودە کە بدون اجبار بدان تن دادە باشد. در واقع تجزیە طلبی بیشتر مواقع همراە با جنگ داخلی و ویرانی همراە بودە و سالها این جنگ ادامە داشتە است
    استقلال طلبی کلمەای مثبت در ادبیات سیاسی است کە از جانب گروههای جدائی طلب مورد استفادە قرار می گیرد. شور و شوق استقلال طلبی بحدی است کە مردم استقلالخواه معمولن در بدترین شرایط زندگی حاضر بە پرداخت هزینەی گزاف ان هستند و با نوعی فداکاری و از جان گذشتگی مسیر طولانی و سنگلاخ استقلال را طی میکنند. تعدادی مانند سودان جنوبی بعد از نزدیک بە ٢٨ سال جنگ داخلی و جان باختن ٢ میلیون نفر، بە استقلال دست می یابند. و گروهی مانند ببرهای تامیل بعد از ٢٦ سال جنگ داخلی و ویرانی کشور و کشتە شدن بسیاری شکست میخورند، و روزی از نو و روزگاری از نوتا موقعیتی دیگر

    براستی مردم یک کشور چرا باید در مقابل تجزیە طلبان بایستند، مگر نە اینست کە روزی خود تجزیە طلب بودەاند؟ یعقوب لیث ، ابو مسلم خراسانی ، ال بویە،صفاریان و طاهریان همە ایرانیانی بودند کە بدلیل استقلال خواهی و تجزیە طلبی از خلفای عباسی هنوز در بین ایرانیان محبوب هستند. چرا ان خوب بود و این بد است؟

    اما چرا استقلال؟ چە نعمتی و چە رفاهی و چە گنجی در این کلمە نهفتەاست کە گروههای انسانی یا ملیت و قومیتی با وجود هزینەی گزاف ان برای بدست اوردن ان تلاش میکنند؟
    مگر چە اشکالی در کنار امدن و توافق فرهنگهای متفاوت در امریکا، سوئیس، کانادا و هندوستان و… برای باهم زیستن وجود دارد، کە مردم سودان جنوبی راهی دیگر را برای گریز از ان برگزیدند؟
    .اگر فرض کنیم کە واحد ‘آ’ میخواهد کە از واحد ‘ب’ جدا شود
    از طرفی چرا مردم واحد ‘آ’ سودای تجزیە را از واحد ‘ب’ در سر میپروراند؟ و از طرف دیگر چرا واحد ‘ب’ می خواهد بهر نحوی شدە واحد ‘آ’ را در چهارچوب مرزهای خود بزور هم شدە نگە دارد؟
    .اگر روزی واحد ‘ب’  بە ارزوی خود برسد و مستقل گردد و بعد از مدتی واحد ‘ث’  سودای تجزیە از واحد ‘آ’ را داشتە باشد، قصە تجزیە طلبی و استقلال خواهی از نو شروع میشود
    سوال اینست ، ایا استقلال خواهان باید راهی مسالمت امیز و بدون خشونت را برای رسیدن بە ارمانهای خود انتخاب کنند یا برای دست یابی بە استقلال گریزی از جنگ نیست؟
    کشتن تجزیە طلبان امری انسانی و واجب است یا عملی شنیع و ضد انسانی است؟ اگر نیست ، چگونە با ید با انها برخورد کرد؟
    ایا قدرت سیاسی باید با تجزیە طلبان مذاکرە و گفتگو کند یا با انها بجنگد؟
    ایا استقلال طلبان هیچ حق و حقوق انسانی ندارند؟
    دست یابی بە استقلال بە هر بهائی مجاز و ارزش است ، یا باید طرحی دیگر در انداخت و چرخ سرنوشت را بنوعی دیگر چرخاند؟

    Leave a reply

Skapa din egna professionella hemsida med inbyggd blogg på N.nu