• ”نظام اسیر دست فتنە گران شکست خوردە”

    Posted on december 29th, 2013 maaroufosmani No comments

    باردیگر نام و خاطرە ” اعتراضات انتخاباتی سال ٨٨ با رنگ سبزش” بە وسط رینگ سیاست داخلی ایران پاس دادە شد. البتە این یادمان اینبار نە بە وسیلە رهبران یا هواداران جنبش سبز بلکە بە وسیلە مقامات ردەبالای نظام جمهوری اسلامی منتسب بە رهبر جمهوری اسلامی بە عرصە سیاست برگشت.

    بدون شک سخن گفتن از ”اعتراضات سال ٨٨” با این وسعت از جانب منتسبان خامنەای تصادفی نیست. مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی از جملە شخص رهبر جمهوری اسلامی بارها ادعا نمودەاند کە ”فتنە ٨٨” بە وسیلە دشمنان طراحی شدە بود و با ادعای ”صلابت نظام در مقابلە با این فتنەها” سال‌ها پیش مدعی شکست جنبش سبز شدند.
    مثلا آقای خامنەای در تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۰۴در دیدار با دانشجویان استان قم : ”شواهد و قرائن فراوان اثبات می کند که حوادثی که گاه در کشور رخ می دهد از جمله حوادث سال 78 و فتنه 88، از نتایج برنامه ریزیهای میان مدت و بلندمدت دشمن است….ایشان، قضایای سال ٨٨ را تجدید حیاتی برای برنامه های دشمن دانستند و افزودند: البته آنها سعی کردند که در فتنه سال 88 با ملاحظه همه جوانب، اقدام کنند اما به فضل خدا شکست خوردند.”

    چند روز پیش وب‌سایت رهبر جمهوری اسلامی پوستری را بە نام ”نابخشودنی، پروندە فتنە ٨٨” منتشر نمود و پریروز آقای سعیدی نمایندە ولی فقیە در سپاە ”نماد سبز معترضان انتخاباتی سال ٨٨” را بە شتر عایشە در جنگ جمل تشبیە نمود. البتە آقای امامی کاشانی برای اینکە از قافلە عقب نماند ادعای مکرر چهار سال پیش را تکرار کردند:”سال ۸۸ یک لجاجت و جهالتی در داخل کشور پیش آمد و استکبار جهانی نیز پشت این لجاجت ایستاد”.

    آیا این تهدیدها، تحقیرها و توهین‌ها بە زعم مقامات نظام بر”تابوب فتنە ٨٨” تنها بە خاطر نزدیک شدن بە ٩ دیماە، روزی کە حکومت آن را آتش نشان ”فتنە” می‌نامد، است ؟ یا چشمان ضعیف ولایت‌مداران ”نیرو و پتانسیلی” نهان در درون ”تابوت فتنە” می‌بینند کە ”وحشت و خوف” خود را از آن نمی‌توانند نهان کنند؟

    از جانب برخی از مراجع تقلید و شخصیت‌های تاثیرگذار در جمهوری اسلامی فشار قابل توجهی روی آقای خامنەای است تا تکلیف رهبران نمادین جنبش سبز را مشخص کند. آقایان هاشمی رفسنجانی، و محمد خاتمی بارها بە صورت شفاف و روشن حصر رهبران جنبش سبز را نکوهش نمودەاند و امروز علی مطهری نمایندە مجلس خواهان محاکمە و دادگاهی مهدی کروبی، میرحسین کروبی و محمود احمدی‌نژاد بە خاطر وقایع سال ٨٨ گشت.

    بدون شک دولت پی‌گیر آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد طبق وعدەهای انتخاباتی حسن روحانی هستند. آقای روحانی بە خوبی درک می‌کند اگر این مهم را بە انجام نرساند باید بە روشنی توضیح دهد کە موانع چە چیزهای بودە است و چرا پیش از انتخابات چنین وعدەای را دادە ولی اکنون این وعدە محقق نشدە است.

    بە اعتقاد من از زمانی کە آقای حسن روحانی بە ریاست جمهوری انتخاب شدە است تلاش رهبر جمهوری اسلامی با فرماندهان قدرت‌مند سپاە پاسداران این بودە کە با فشار بر رهبران جنبش سبز آنها را وادار نمایند کە اگر عذر خواهی نمی‌کنند حداقل ”ادعای تقلب در انتخابات سال ٨٨” را پس بگیرند. بدون شک آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد با این امر با قاطعیت مخالفت کردەاند وگرنە مدتها بود کە رفع حصر انجام گرفتە بود.

    برای گمانە زنی در مورد آنچە اکنون در جریان است سخنان حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی کلید حل معما است.
    حسام‌الدین آشنا:” آزادی رهبران معترضان انتخابات ۸۸ از حصر خانگی به تصمیم خود آنها برای «مصالحه» و «قبول مسئولیت» بستگی دارد”.
    وی در ادامە منظور خویش را با مثال رفع حصر از آیت‌الله منتظری تکمیل می‌کند کە از جانب احمد منتظری بە صورت کامل تکذیب گشت. ایشان می‌گوید ”آیت اللە منتظری هم زمانی از حصر خانگی خارج شد که خود «قبول مسئولیت» کرد و در غیر این‌صورت همچنان در خانه خود محبوس می‌ماند”.

    بە احتمال بسیار زیاد اکنون مشاوران رهبری در مذاکرە با دولت بە این امر رضایت دادەاند کە در صورت ”تضمین سکوت” با آزادی رهبران نمادین جنبش سبز موافقت می‌شود، امری کە بە احتمال زیاد از جانب این رهبران رد شدە و یکی از دلایل اصلی عصبانیت دفتر خامنەای همین امر است. اگر ”سکوت” از جانب محصورین پذیرفتە شدە بود، توپخانە نظام با این شدت آتش تهیە نمی‌ریخت.

    فارغ از دلایل رئیس جمهور در موافقت با رفع حصر ”در صورت تضمین سکوت” اگر صورت گرفتە باشد، بە نظر می‌رسد دولت روحانی این امر را گزینە ایدەال برای خود می‌پندارد.
    بدون شک در صورت آزادی رهبران جنبش سبز و عدم سکوت آن‌ها، حمایت بخش مهمی از پشتیبانان کنونی دولت بە حمایت این رهبران از دولت بستگی خواهد داشت و دولت ناچار خواهد بود در انجام بسیاری از کارها بە نقطە نظرات آن‌ها توجە کند.
    در واقع، در صورت رفع حصر از موسوی، کروبی و رهنورد دولت با مراکز تاثیرگذار متعدد و مخالف هم دیگر در امور سیاسی روبرو خواهد شد و بعید است کە دولت این امر را بە سود خود تحلیل نماید.

    سوال اساسی اکنون این نکتە است؛ آیا آزادی رهبران جنبش سبز بە تقویت مواضع روحانی در مقابلە با تندروهای مخالف دولت وی منجر خواهد شد، یا قدرت مانور دولت ”تدبیر و امید” را کاهش خواهد داد؟

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    این هم استاتوسی است کە امروز ٣٠ دسامبر در فیسبوک نوشتم و برای صرفە جویی :) همینجا می‌گذارم تا بایک کلیک دو مطلب را بخوانید.

    لازمە سیستم دیکتاتوری عدم شفافیت است. وقتی کە سیستم حکومتی ناشفاف شد عدم صداقت، دروغگویی و فساد پشت سرهم وارد سیستم خواهند شد. در واقع سیستم ناشفاف فضای مساعدی جهت رشد و ترقی انسان‌های فاسد ایجاد، در عین حال محیط رشد و بالندگی را برای انسان‌های نخبە، صادق و درست‌کار سخت و دشوار می‌کند.

    نخست بە مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا آنهای کە از جانب رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌گردند، بنگرید‌!
    کدام یک از آن‌ها دروغ نمی‌گویند؟
    خود رهبر جمهوری اسلامی چی؟

    مدت زمان زیادی نیست کە دولت دکتر حسن روحانی زمام قوە مجریە را در دست گرفتە است. دولت وعدە دادە است کە دولت ”راستــــــــگویان” باشد. گرچە تا کنون در چند مورد سخنان دولتیان بە کلی تکذیب گشتە است (برای نمونە سخنان حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس جمهور در مورد ”شرایط رفع حصر آیت‌اللە منتظری”) اما فرض بگیریم کە تاکنون اعضای کابینە روحانی در هیچ موردی سخنان خلاف واقع برزبان نراندەاند، ولی بدون شک از گفتن واقعیات هم پرهیز کردەاند.
    برای مثال تاکنون دولتیان در مورد نقض حقوق شهروندی، اعدام‌های ضد انسانی و ”حبس و حصر شدگان” کلمەای برزبان نراندەاند کە بتوان برای آن ارزشی در راستای شفافیت سازی قائل گشت.

    آیا دولت موافق اعدام‌هاست؟ نظر دولت در مورد نقض سیستماتیک حقوق شهروندی چیست؟ رایزنی‌ها برای آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران نمادین جنبش سبز بە کجا رسیدە است؟ و دەها سوال مهم دیگر در سطح اجتماع و میان فعالین سیاسی و مدنی مطرح است اما هیچ کس نمی‌داند نظر دولت در مورد این موارد چیست!
    آقای محمد‌باقر نوبخت، سخنگوي دولت در یکی از مصاحبەهایش در مورد آزادی زندانیان سیاسی چنین گفتند: ”رفع حصر از چهره‌هاي اصلاح‌طلب و آزادي زندانيان سياسي در دستور كار دولت است اما ترجيح اين است كه اين امور در بي‌خبري و در عمل دنبال شود”.
    براستی نفع دولت ”در بی‌خبر گذاشتن مردم” و نفع مردم از ”عمل دولت” چیست؟
    آیا دولت گروەهای چریکی را سازمان دادە است تا بە زندان‌ها حملەور گردند و زندانیان را آزاد کنند؟ وگرنە چرا ”بی‌خبری؟”

    اگر دروغ را سخنان خلاف واقع‌ تعریف کنیم و اگر ”نگفتن واقعیت” دروغ‌گویی محسوب نگردد، مطمئنا ”نگفتن واقعیت” را نمی‌توان ”راست گویی و صدق گفتار” قلمداد نمود.

    دولت‌روحانی برای رضایت اربابان قدرت و عدم درگیری با گروەهای فشار ”سیاست سکوت و عدم شفافیت” را انتخاب نمودە است.
    بە نظر می‌رسد کە ”سیاست سکوت و عدم شفافیت دولت روحانی” در حالی کە تندروها و گروەهای فشار در عرصەهای سیاسی و اجتماعی یکە تازی می‌کنند، بە دولتی نالایق‌تر از دولت احمدی‌نژاد ختم خواهد شد.

Skapa din egna professionella hemsida med inbyggd blogg på N.nu